loading...

سوزستان

****************حرف‌های سوزان دلم که چاره‌شان نگاشته‌شدن بود ... نوشته‌های زهرا آراسته‌نیا

بازدید : 629
سه شنبه 29 ارديبهشت 1399 زمان : 6:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سوزستان

چرا امشب انقدر کوتاه بود؟ من هنوز کلی حرف داشتم با تو. کلی اشک داشتم برای تو.
این تازه همان شب قدری است که از هزار ماه بهتر است! یعنی هزار ماه هم به همین سرعت می‌گذرد و آن وقت من می‌مانم دنیایی که فرصت نکرده ام در آن برای تو دلبری کنم.
تازه فهمیدم چقدر وقت ندارم!
خودت گفته بودی به کارها رنگ خدایی بزن، تازه حالا فهمیدم برای چه! من وقت ندارم هم کارهای خودم را انجام دهم و هم بعدش برای تو کار کنم. دنیا به همین کوتاهی امشب است.
خودت به وقتم برکت بده!
خودت یادم بده چطور تندتند بندگی‌ کنم!
من هی یادم می‌رود ساعت به وقت با تو بودن، چند است.

چشمانم را می‌بندم. به سرعت نوری که تو در دلم روشن کرده‌ای پرواز می‌کنم تا زمانم کش بیاید به قدر یک یاغفار گفتن و آن وقت امیدوار بشوم به بخششت و چشم بدوزم به لبخندت که هرچه من فراموش‌کار باشم تو ارحم الراحمینی...

*زهرا آراسته‌نیا*

@arastehnia

برچسب ها
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 25
  • بازدید کننده امروز : 24
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 27
  • بازدید ماه : 444
  • بازدید سال : 1241
  • بازدید کلی : 68625
  • کدهای اختصاصی